اما اگر در خانوادهای بزرگ شدهاید که جلوی خودابرازگری شما را گرفتهاند یا به خاطر ابراز نیازها، تمایلات یا احساسها، کاری کردهاند که شرمسار شوید، در حال حاضر مدام احساس گناه را تجربه میکنید. نیازها و احساسهای والدین همیشه بر نیازهای شما ارجحیت
دانیل که مردمدار بود در خانوادهای بزرگ شده بود که به نیاز خودابرازگری او اصلاً توجه نکرده بودند. پدر دانیل، انتقادگر و کنترلگر بود و مادرش نیز همیشه به افسردگی و بیماری مبتلا بود.
دانیل: پدرم هیچ گاه از من راضی نبود. هر آنچه مرا خوشحال میکرد برای پدرم اصلاً قابل قبول نبود. همیشه سعی میکرد مرا به دلخواه خود در آورد و دایم به من میگفت که چهکار باید بکنم. مادرم به دلیل افسردگیاش همیشه میخوابید. سعی میکردم برای مراقبت از او هر کاری از دستم برمیآید انجام بدهم و کوتاهی نکنم.
هویت دانیل مهم نبود، او ابزار دست نیازهای والدینش بود. او یاد گرفته بود که نیازهای خودش را نادیده بگیرد که مبادا باعث خشم یا دلخوری والدینش شود. دوران کودکی پرمشقتی را پشت سر گذاشت و بازیچهی نیازهای والدینش بود. او میگفت: «هیچ گاه کودکی نکردم».
اگر نیاز به خودابرازگری شما محدود شده باشد با سه نشانه مشخص خواهد شد:
(1) به شدّت با دیگران مهربان هستید و منعطف برخورد میکنید. همیشه سعی میکنید دیگران را راضی نگه دارید و از اطرافیان مراقبت کنید. سخت به دنبال برآورده سازی نیازهای دیگران هستید. اصلاً به نیازهای خودتان توجه نمیکنید. نمیتوانید رنج و عذاب اطرافیان را تحمل کنید. این قدر برای دیگران کار میکنید تا آنها به حال شما دلسوزی کنند و دچار احساس گناه شوند که چقدر برای شما مزاحمت ایجاد کردهاند. اگرچه معتقدید از دیگران هیچ توقعی ندارید، اما اگر اطرافیان قدر کارهای شما را ندانند، از درون دچار احساس ضعف و کینهتوزی میشوید.
درمان تله های زندگی و داستان زندگی دیوید
تله های زندگی و داستان زندگی دیوید
طرحواره آسیب پذیری و داستان زندگی آیدا
تیپ های شخصیتی اینیاگرام و انواع آن